چگونه میتوان داستاننویس شد؟ در بارهی داستاننویسی داستانهای زیادی گفته شده است و نیز عدهی زیادی از جوانان و نوجوانان از راههای نویسندگی میپرسند. باید گفت که نویسندگی راه میانبر ندارد. و هیچ کس نویسنده به دنیا نمیآید و نیز یک شبه نویسنده نمیشود. داستاننویسی در درجهی نخست یک فن است و داستان را کسی آگاهانه و ضمن به کار بردن مهارتهایی که آموخته است، می نویسد. با این حساب، هر کس که زمینهی هنرمند شدن را داشته باشد، میتواند داستان نویس شود.
چه کسانی میتوانند هنرمند شوند؟ پیشزمینهی ورود به دنیای هنر، وجود «هوش» و «حساسیّت» در فرد است. با نگاهی به هنرمندان بزرگ دنیا، میتوان فهمید که همهی آنها از بهرهی هوشی خوبی برخوردار بودهاند. مثلاً داستایفسکی آموزشکدهی مهندسی ارتش را به پایان رسانده بود و یا تولستوی فارغالتحصیل دانشکدهی افسری بوده است. اگر هم مشاهده میشود که برخی از نویسندگان برجسته، تحصیلات دانشگاهی نداشتهاند، به دلیل نداشتن یا کم داشتن بهرهی هوشی نبوده است و تاریخ نشان میدهد که همگی از بهرهی هوشی بالاتر از متوسط برخوردار بودهاند. هنرمند علاوه بر داشتن ویژگی نخست (هوش)، دارای شاخکهای حسّی قویتر، تیزتر و فعالتر (حساسیّت) است، یعنی در برابر مسائل انسانی و اتفاقهایی که پیرامون او رخ میدهد عکسالعملهایی به مراتب عمیقتر و گستردهتر نشان میدهد و بسته به نوع حوادث، ممکن است مثل بچهها شادی کند و یا مانند بانوان اشک بریزد. وقتی که دو عامل «هوش» و «حساسیّت» در کسی وجود داشت، و آن شخص به یک «ذوق و نگاه تربیت شدهی هنری» نیز دست یافت، آنگاه می توانیم او را یک هنرمند بالقوه بدانیم. چنین شخصی استعداد هنری دارد و تا شکوفایی استعدادش راهی طولانی در پیش دارد.
(هوش + حساسیّت) + ذوق و نگاه تربیت یافتهی هنری ====> هنرمند بالقوّه
|